درس هایـے از فـاطـمه زهــرا
هر زن مسلمانی در پرتو تعالیم قرآن و اهلبیت(ع) همواره ساده زیستی را نصب العین خود قرار داده، و تمام همت خود را برای تربیت فرزندان صالح و حرکت به سوی کمال بکار میگیرد؛ چرا که دلدادگی به دنیا و مظاهر فریبنده آن مانع رشد و ترقی معنوی و کمال انسانی است. زنی که فقط به دنبال تشریفات، دنیاگرایی، زندگی شاهانه و اشرافی و لباسهای آن چنانی باشد، نمیتواند به اهداف والای زندگی پاک معنوی دست یابد و فرزندانی شایسته تربیت کند.
به همین جهت، حضرت زهرا(س) با اینکه دختر بزرگ رهبر جهان اسلام بود و میتوانست از موقعیت خود بهره برداری مادّی بکند؛ امّا چنین نکرد. سلمان فارسی میگوید: روزی حضرت فاطمه(س) را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرضه داشتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی مینشینند و پارچههای زربافت و اشرافی به تن میکنند؛ امّا دختر رسول خدا(ص) که عظمت و جلالتش از همه آنها بالاتر و بیشتر است، نه چادرهای گرانقیمت بر سر دارد و نه لباسهای فاخر و زیبا! حضرت زهرا(س) فرمود:
«ای سلمان! خداوند [بزرگ] لباسهای [زینتی] و تختهای [طلایی] را برای روز قیامت ما ذخیره کرده است.»
آن گاه حضرت فاطمه(س) به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد:
«یا رسول الله! سلمان از لباس ساده من تعجب کرد. قسم به خدایی که تو را به رسالت در راه حق بر انگیخت! من و همسرم علی(ع) همواره زندگی ساده را پیشه خود کردهایم. فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها شترمان بر روی آن علف میخورد و شبها بر روی آن میخوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.»
البته ساده زیستی بانوی مسلمان به این معنا نیست که ژولیده، آلوده و بد لباس زندگی کند؛ بلکه سادگی او باید توأم با پاکی و تمیزی باشد.
منبع:بحار الانوار، ج8، ص303