در اتوبوس میبینیم جوانی راحت نشسته و در همان لحظه پیرمرد، پیرزن یا خانم بچه بغلی وارد میشود. جوان بلند نمیشود. چه اتفاقی میافتد؟ غیر از این است که همان لحظه است در ذهن شروع به قضاوت میکنیم؟ چقدر جوونا بیادب شدن، احترام به بزرگترها از بین رفته، ما هم یه دورهای جوون بودیم و …
تا قضاوت کردید، سریع به خودتان بگویید؛ تو چکارهای؟ چرا قضاوت میکنی؟ آیا منبع قضاوتت درست است؟
واقعاً به این فکر کردهاید که چقدر از این قضاوتها احتمال دارد که غلط باشد؟ میتوان هزاران دلیل و گمان برد که چرا این جوان نشسته و بلند نمیشود، ما باید بلد باشیم جور دیگری فکر کنیم؛ در ظاهر سالم است اما شاید مشکلی در پاهایش وجود دارد و نمیتواند بلند شود، شاید حواسش نیست، درگیری و مشغولیت ذهنی داشته و اصلاً حواسش نیست و …. اما متأسفانه عادت بسیاری از ما این شده که سریع بر اساس حدسیات، شنیدههای بیسند و خواندنیهای غیرقابل اعتماد آدمها را قضاوت میکنیم.
این نمونهای از صدها هزار قضاوت غلطی است که ما در رابطه با آدمها، فرزندانمان، همسرمان، همکار، همسایه، دوست، مشتری و صاحب مغازه انجام میدهیم. چه قضاوتهایی که باعث قهر، کدورت و محرومیتها شده؛ فرصتهایی که میتوانستیم پای صحبتهای فلان استاد و عالم نشسته و از او بهرهمند شویم اما به خاطر گفته و یا شنیدههای غلط این و آن از این امر محروم شدیم، و یا دوستی که همیشه نمازهایش را در مسجد میخواند به واسطه قضاوتهای غلط ما در رابطه با هیات امنا و بسیج و.. ذهنیت منفی به مسجد پیدا کرده تا جایی که دیگر پایش را در مسجد نمیگذارد.
قضاوت حاصل تمایل طبیعی ما برای قالببندی جهان بهمنظور معنا دادن به آن است. این قالبها مبتنی بر واقعیت نیستند بلکه بر اساس تجارب قبلی محدود ما که آن را درست و قطعی تلقی میکنیم، شکل میگیرد.
عوامل قضاوت بی جا:
۱-مخفی کردن نقاط ضعف و کاستی های خود
افراد ناتوان و ضعیف سعی میکنند با قضاوت و تحقیر کردن، توجه و ذهنها را به سمت دیگران برده و ناتواناییهای خود را بپوشانند.
۲-حسادت
آدمهای حسود به دلیل ویژگی اخلاقی و ضعف شخصیتی که دارند نمیتوانند موفقیت و محبوبیت دیگران را ببینند و سعی میکنند با قضاوتهایشان افراد را از چشم دیگران بیاندازند.
۳-عدم توجه به کاستی ها خود
عدهای از افراد هستند که مدام در پی عیب و رفتارهای غلط دیگران بوده و اصلاً فکر نمیکنند که خودشان هم در شرایط و حوزههای مختلف خالی از عیب و اشکال نیستند.
۴-درک نکردن شرایط طرف مقابل
کسانی که قدرت درک ندارند، با دیدن هر رفتاری از دیگران به جای اینکه شرایط طرف مقابل را درک کرده و خود را جای او بگذارند شروع به قضاوت میکنند.
۵-ظاهربینی
ظاهر و باطن بسیاری از اتفاقات و مسائل با هم متفاوت است. مثلاً در خیابان مادری بچه خود را میزند، عدهای سریع قضاوت میکنند که عجب مادر سنگدل و بی رحمی. غافل از این که ممکن است باطن داستان چیز دیگری باشد؛ توان جسمی مادر کم شده، بیمار است و …
۶-عجله
در بسیاری موارد قضاوتها ناشی از عجله و بیتوجهی به منبع مطلب و کلام اتفاق می افتد.
۷-تربیت غلط
گاهی فرد به دلیل عادت خانوادگی و یا عدم ترتبیت صحیح خانواده در رابطه با این موضوع، دچار قضاوت بیجا می گردد و دیگران را بی دلیل قضاوت می کند.
۸-تحقیر و خودکمبینی و مخفی کردن نقاط ضعف خود
کسانی که خود کم بینی داشته و نقاط ضعف خود را می بینند، دائم به دنبال چیزی می گردند تا نقاط ضعفشان را پر کند. آنها برای اینکه سطح خود را پایین تر از دیگران می بینند، به دنبال قضاوت نا بجا هستند تا دیگران را نیز هم سطح خود ببینند.
راه حل چیست؟؟
طبق قانون علیت، هر معلولی علتی دارد و بنابراین با رفع علت آن می توان معلول را نیز حذف نمود؛ هر چند که حذف عادت بسایر پیچیده و مشکل است. پس بهترین راه دور کردن این عادت بد، حذف علل مذکور است. بعضی از راه حل های این عادت بد را در این ذکر می کنیم:
۱-قانون حمل بر صحت
ظن یک بنا بسیار سست است و به هیچ عنان نمی توان بر پایه آن ساختمان و تصمیمی ساخت. قرآن نیز در دو مورد تکرار کرده و می فرماید: إِنَ الظَّنَ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئا[۱] (گمان، هرگز انسان را از حقّ بىنیاز نمىسازد (و به حق نمى رساند) بنابراین نمی توان بدون یقین و قطع سخنی نا بجا گفت و این قانون، مورد تأیید تمامی عقلا است. پس یاد بگیرید به ابعاد مثبت آدمها توجه کنید و عینک خود را عوض کنیو و با عینک خوش بینی به افراد نگاه کنید و از هر رفتاری، بر جنبه مثبت آن متمرکز شوید.
۲-به عیب های خود توجه کنید
انسان ذاتا دارای اشکالاتی است و جائز الخطا ست. پس فقط فرد مورد نظر شما نیست که دارای عیب است و خود شما هم حتما و حتما دارای عیوبی هستید؛ پس روی عیبهای خود متمرکز شده، هرگاه عیبی را در کسی دیده و خواستید بر اساس آن آدمها را قضاوت کنید، سریع به خودتان رجوع کنید که آیا من عیب ندارم؟
۳-تو چکاره ای؟؟
عیوب هر فرد به خود آن شخص مربوط است و اگر هر کس تنها در عیوب خود تفکر کند دنیا گلستان می شود. پس تا قضاوت کردید سریع به خودتان بگویید؛ تو چکارهای؟ چرا قضاوت میکنی؟ آیا منبع قضاوتت درست است؟ و …
۴-به جنبههای مثبت خود توجه داشته باشید
از فکر نقاط ضعف خود خارج شوید و سعی کنید به نقاط قوت خود تفکر کنید تا بتوانید نقاط قوت دیگران را هم ببینید.
۵-موقعیت را درک کنید
بسیاری از افعال و اعمال ما انسان ها تابع موقعیت و جو و شرایط است. البته این به معنای غیر ممکن بودن کنترل رفتار در شرایط مختلف نیست. پس سعی کنید برای زود قضاوت نکردن، دیگران را قضاوت نکنید چرا که ممکن است شرایط متفاوتی با شما داشته باشد و حداقل خودتان را جای طرف مقابل بگذارید. از خودتان بپرسید اگر من هم در شرایط او زندگی کرده، امکانات و کمبودهای او را داشتم، چه رفتاری میکردم و زندگیام چطور بود؟ وقتی به درک طرف مقابل رسیدید از قضاوت و بیاحترامی کردن درامانید.
۶-عمومیت ندهید
رفتارهای گروهی را به فرد نسبت ندهید. به عنوان مثال اگر که یک نفر از یک گروه، قوم و طایفهای فرد موجه و توانمندی است، او را به دلایل تصویری که از گروه یا قوم او در ذهنها نقش بسته مقایسه نکرده و این را باور کنید که ممکن است تصورات در مورد یک گروه بد باشد ولی لزوماً این شخص بد نبوده و این موضوع را تعمیم ندهید.
برای مثال آنچه بسیار در عموم مردم شایع شده است اتهام به روحانیت است! اینکه فرد روحانی در مقام بالا در حال اشتباه بوده و خرابکاری می کند، ارتباطی به تمام رو حانیت ندارد. برای مثال فرض کنید لبنیاتی سر کوچه گران فروشی میکند، این دلیل نمی شود که تمام لبنیاتی ها گران فروشی می کنند.
شاه کلید
شاه کلید حل تمام زذایل اخلاقی کلام یکی از بزرگ ترین پرفسور های جهان است.
این پرفسور در حدود هزار چند صد سال پیش می زیسته و سخنی گفته که راه حل تمامی رذایل اخلاقی است!
او می گوید:
چه سخن حکمتى جامع است اینکه دوست بدارى براى مردم آنچه را که براى خود دوست دارى و ناخوش دارى براى مردم آنچه را که براى خود خوش ندارى[۲]
نام او علی و معروف به امیر المؤمنین است.
اگر دوست داری تا دیگران نیز تو را قضاوت بی جا کنند، پس تو نیز قضاوت آنها را کن و اگر خوش نداری تا دیگران تو را قضاوت کنند، پس تو نیز دیگران را قضاوت نکن.
برگرفته از سایت قلم | برای مشاهده منابع به سایت مراجعه کنید: برای ورود به پست چرا قضاوت میکنیم کلیک کنید