وسوسه‌های کفرآمیز و درمان آن

وسوسه‌های کفرآمیز و درمان آن

این چند روایت ناب را بخوانید، چرا که همهٔ ما مبتلا به چنین وسوسه‌هایی هستیم.

1⃣ الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْوَسْوَسَهِ وَ إِنْ کَثُرَتْ فَقَالَ لَا شَیْ ءَ فِیهَا تَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ.

محمد بن حمران گوید: از امام صادق علیه السّلام درباره درمان وسوسه گرچه بسیار باشد، پرسیدم. حضرت فرمود: خطری برای ایمانت در آن نیست. هنگام وسوسه برای رفع آن، می‌گویی: لا اله الاّ اللّه.

2⃣ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّهُ یَقَعُ فِی قَلْبِی أَمْرٌ عَظِیمٌ فَقَالَ قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ جَمِیلٌ فَکُلَّمَا وَقَعَ فِی قَلْبِی شَیْ ءٌ قُلْتُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَیَذْهَبُ عَنِّی.

جمیل بن درّاج گوید به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: در قلبم وسوسه بزرگی خطور کرده است (که از آن احساس خطر می‌کنم) حضرت فرمودند: بگو: لا اله الاّ اللّه. جمیل گوید: هرگاه وسوسه در دلم خطور می‌کرد، می‌گفتم: لا اله الاّ اللّه، سپس از قلبم بیرون می‌رفت.

3⃣ ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَکْتُ فَقَالَ لَهُ أَتَاکَ الْخَبِیثُ فَقَالَ لَکَ مَنْ خَلَقَکَ فَقُلْتَ اللَّهُ فَقَالَ لَکَ اللَّهُ مَنْ خَلَقَهُ فَقَالَ إِی وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ لَکَانَ کَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ذَاکَ وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِیمَانِ. قَالَ ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ فَحَدَّثْتُ بِذَلِکَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ الْحَجَّاجِ فَقَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص إِنَّمَا عَنَی بِقَوْلِهِ هَذَا وَ اللَّهِ مَحْضُ الْإِیمَانِ خَوْفَهُ أَنْ یَکُونَ قَدْ هَلَکَ حَیْثُ عَرَضَ لَهُ ذَلِکَ فِی قَلْبِهِ.

ابن ابی عمیر از محمد بن مسلم روایت می‌کند که حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمده و عرض کرد: ای رسول خدا، نابود شدم؛ حضرت به او فرمودند: آن پلید (شیطان) نزد تو آمد و بتو گفت: چه کسی تو را آفریده تو گفتی: خداوند متعال؛ سپس بتو گفت: چه کسی خداوند را آفریده است؟! (تشکیک می‌کرد) آن مرد عرض کرد: آری، سوگند به آنکه تو را براستی برانگیخته است چنین بوده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: بخدا سوگند، این ایمانِ خالص است. ابن ابی عمیر گوید: این حدیث را برای عبدالرحمن بن حجّاج روایت کردم، او گفت: پدرم از امام صادق علیه السّلام برایم حدیث کرد که فرمودند: همانا مقصودِ پیامبر اکرم از این سخن: “بخدا سوگند، این ایمانِ خالص است” همین ترس از نابودن شدنِ ایمان است، هنگامی که آن وسوسه در دلش خطور کرده است و ترسیده کفر بورزد و ایمانش نابود شود.

4⃣ عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ: کَتَبَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ یَشْکُو إِلَیْهِ لَمَماً یَخْطُرُ عَلَی بَالِهِ فَأَجَابَهُ فِی بَعْضِ کَلَامِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ شَاءَ ثَبَّتَکَ فَلَا یَجْعَلُ لِإِبْلِیسَ عَلَیْکَ طَرِیقاً قَدْ شَکَا قَوْمٌ إِلَی النَّبِیِّ لَمَماً یَعْرِضُ لَهُمْ لَأَنْ تَهْوِیَ بِهِمُ الرِّیحُ أَوْ یُقَطَّعُوا أَحَبُّ إِلَیْهِمْ مِنْ أَنْ یَتَکَلَّمُوا بِهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَ تَجِدُونَ ذَلِکَ قَالُوا نَعَمْ فَقَالَ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنَّ ذَلِکَ لَصَرِیحُ الْإِیمَانِ فَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ فَقُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ.

علی بن مهزیار گوید: مردی به امام جواد علیه السّلام نامه‌ای نوشت و از وسوسه‌ای که به قلبش خطور می‌کرد شکوه کرد. حضرت در بخشی از نامه‌اش چنین پاسخ داد: همانا خدای بزرگ اگر بخواهد تو را پایدار می‌دارد و شیطان را بر تو راه نمی‌دهد؛ عده‌‌ای از وسوسه‌هایی که در قلب آنان می‌گذشت به پیامبراکرم شکایت کردند و گفتند: اگر باد خاکستر ما را به دوردست‌ها ببرد یا تکّه تکّه شویم برایمان بهتر است از آنکه آن وسوسه‌ها را بر زبان آوریم. آن‌حضرت فرمودند: آیا چنین دغدغه و عقیده‌ای‌‌ دارید گفتند: آری. حضرت فرمودند: سوگند به آنکه جانم در دست اوست، این همان ایمانِ خالص می‌باشد. پس هرگاه آن وسوسه‌ها را احساس کردید، بگویید: “آمنا باللّه و رسوله و لا حول و لا قوّه الاّ باللّه”

الکافی، ط_الاسلامیه، ٢/۴٢۴

→ خواندن مطلب قبلی

از چه نگینی استفاده کنیم؟

خواندن مطلب بعدی ←

ثوابِ فراگیری و قرائت قرآن

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *