شغل علماء و روحانیّت در قدیم چه بود !

تا به حال براتون سوال شده علمای قدیم چطور امرار معاش میکردند ؟

برخی از مسولان حوزه های علمیه کشور گفته اند :
«فروشندگی و کشاورزی و دامداری در شان روحانیت نیست».
وزیر بهداشت مستعفی هم گفته بود:«طبابت و پزشکی در شأن روحانیت نیست»!
دادگاه ویژه روحانیت هم از «دخالت روحانیون در تجارت دارو و تغذیه ابراز نگرانی کرده بود»!

واقعا چه تصوری از عالمان به قرآن و حدیث در اذهان ایجاد کرده اند که چنین توهماتی را برای جامعه بوجود آورده است؟!

در یک بررسی تحقیقی، بیش از ۱۰۰ عنوان شغلی برای راویان حدیث و اصحاب ائمه علیهم السلام احصاء شده است که نشان می‌دهد بیشتر علمای شیعه در شغل های گوناگون فعال بوده اند و بیشترین شغل ایشان هم تجارت یا همان عمل در حوزه ی مکاسب و متاجر بوده است:

عناوین ذیل برخی از مشاغل مشاهیر فقها، رجال و اصحاب معصومین علیهم السلام می باشد که با جستجو در نرم افزارهای تخصصی رجال و حدیث میتوانید مصادیق این مشاغل را ببینید فهرست برخی از این مشاغل اهل علم بدین شرح است:

عطار (عطر فروش)
تمار (خرما فروش)
وشاء (ابریشم فروش)
زیات (روغن فروش)
خیاط (دوزندگی)
صفار (مسگر)
نجار (چوب فروش)
حداد (آهنگر)
خباز (نانوا)
فلاح ،زارع (کشاورز)
طباخ (آشپز)
قناد (شیرینی فروش)
صباغ (رنگرز)
سماک (ماهی فروش)
سمان (روغن فروش)
عصار (روغن کش)
شحام (شحم فروش)
علاف (علوفه فروش)
صحاف (کتاب ساز و فروش)
فخار (کوزه فروش)
بزاز (پارچه فروش)
قزاز (ابریشم فروش)
رزاز (برنج فروش،مسگر)
نخاس (مرکب فروش)
حناط (گندم فروش)
وراق (فروشنده و سازنده نوشت افزار)
خفاف (کفش فروش)
حذاء (کفش فروش)
طحان (آسیابان و آرد فروش)
دقاق (آسیابان و آرد فروش)
قماط (قنداقه ساز)
فراء (پوستین دوز و فروش)
قلاء (تولید کننده ظروف و فروشنده)
نحاس (مسگر)
لحام (گوشت فروش)
قصاب (ذابح و گوشت فروش)
حجام (حجامتگر)
جصاص (گچ کار)
اسفاط (سبد فروش)
سمال (سرمه فروش)
بقال (خواربار فروش)
خراط (چوب تراش و فروش)
غواص (دریانورد)
سراج (زین فروش،سلاح فروش)
صراف (طلافروش)
جمال (کرایه دهنده شتر)
جلاب (باربر)
حناط (گندم فروش)
قداح (کاسه گر)
جوان(فروشنده جون)
حلال (روغن کنجد فروش)
کفاش (کفش فروش)
بناء (ساختمان ساز)
خلال (سرکه فروش)
نقار (منبت کار)
نقاش (رنگار)
خواص (زنبیل باف)
دلال (واسطه فروش)
سکاک (گاوآهن ساز)
قصار (جامه کوب)

متطبب (پزشک)
بیطار (دامپزشک)
مجبر(شکسته بند)
ابزاری (ابزار فروش)
صیرفی (طلافروش)
قاضی (دادگستر)
عامل (کارگزار حکومتی)
والی (استاندار)
حاکم (مدیر)
وزیر (مشاور)
معلم (آموزگار)
وکیل (کفیل و معاون)
حارس (نگهبان)
منجم (ستاره شناس)
مقنی (چاه کن)
تاجر (بازرگان)
جوالیقی (جوال دوز و فروش)
ناقد (صراف پول)
صیقل (ابزار تیزکن)
حمار (باربر)
خراز (کفش دوز، کفاش)
طیار (؟)
حجال (فروشنده مزون عروس)
کاتب (نویسنده)
لولوئی (مروارید فروش)
صائغ (زرگر)
مکاری (کرایه دهنده مرکب)
حلوانی (شیرینی فروش)

بیاع الارز (برنج فروش)
بیاع اکیسه (کیسه فروش)
بیاع الرندج (پوست فروش)
بیاع القلانس (کلاه فروش)
بیاع الزطی (پارچه فروشی هندی)
بیاع السابری (پارچه فروش)
بیاع الهروی (پارچه فروشی)
بیاع الغزل (نخ و ریسمان فروش)
بیاع القطن (پنبه فروش)
بیاع الکسیه (لباس فروش)
بیاع الاکفان (کفن فروش)
بیاع النماط (زیرانداز و پوشاک فروش)
بیاع البان (بان فروش)
بیاع الجواری (کنیز فروشی)
بیاع القصب (نی فروش)
بیاع الطعام (اغذیه فروش)
بیاع البطیخ (میوه فروش)
بیاع المصاحف (کتاب فروش)
بیاع الخرق (کهنه فروش)
بیاع الحلل (زیور فروش)
بیاع الحبر (نوشت افزار فروش)
بیاع الولو (مروارید فروش)

برای نمونه خوب است بدانیم:
میثم تمار یعنی میثم خرما فروش بوده.
صلت بن حجاج صیرفی یعنی صراف بوده.
هشام بن حکم پارچه فروش.
محمد بن معروف هلالی، ابریشم فروش.
حسن بن علی بن زیاد، لباس فروش.
ابن بی رافع، کاتب.
علی بن یقطین، ابزار فروش.
فضیل بن یسار، تاجر .
ابن ابی عمیر، پارچه فروش.
عبدالله بن مغیره، ابریشم فروش.
صفوان بن یحیی، پارچه فروش بوده اند

اگر اسامی بالا را نمیشناسید فقط برای نمونه عرض می‌شود که: فضیل بن یسار در اصطلاح رجالیون و اصولیون از “اصحاب اجماع” حساب میشود. یعنی کسی در فقاهت و وثاقت ایشان شکی ندارد. مدتی خواست کار خود را که بزاری بود کنار بگذارد امام صادق علیه السلام فرمودند: مغازه ات را باز کن و از خداند روزی بخواه.(صدوق، من لایحضر فقیه، ج3 ص 165)

نویسنده : شیخ حسن رجبی

→ خواندن مطلب قبلی

تغییر ساعت و اثرات مخرّب آن بر سلامتی !

خواندن مطلب بعدی ←

مردی فقیر و برخورد با امام حسن مجتبی (علیه السلام)

نوشتن نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *