شیخ فضلالله نوری با دوراندیشی مثال زدنی از مخالفین احداث مدرسه های جدید بود.در جلسهای به ناظمالاسلام کرمانی درباره مدارس جدید میگوید: «ناظم الاسلام، تو را به حقیقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟
و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟
آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقائد شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟
مدارس را افتتاح کردید. آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟
نمیدانید در دولت مشروطه اگر من بخواهم روزنه و سوراخ این اتاق را متعدد نمایم باید مالیات بدهم و اگر یک سوراخ را دو سوراخ کنم باید مالیات بدهم و کذا و کذا. »
شیخ فضل الله نوری «اباحه مسکرات و اشاعه فاحشه خانهها و افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان و صرف وجوه روضه خوانی و وجوه زیارات مشاهد مقدسه در ایجاد کارخانجات و تسویه طرق و شوارع…» را خلاف شرع میدانست.
لوایح شیخ فضل الله نوری، بکوشش هما رضوانی، نشر تاریخ ایران، 1362
شیخ شهید در غربت تمام به دار آویخته شد و جهان اسلام مبتلا به «بازی دمکراسی» و «آموزش و پرورش لائیک» شد و امروز هم ملت ما ،چوب این مصیبت را می خورد و مدارس تبدیل به کاباره شده است و افکار و رفتار کودکان و نوجوانان را به لجن زار سکولاریسم آلوده میکند.