حسن بن مسعود، یکی از یاران امام هادی علیه السلام میگوید: به محضر مولایم امام هادی(ع) رسیدم، درحالیکه در آن روز، چند حادثه ی ناگوار برایم رخ داده بود…انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیرمترقبه لباسهایم پاره شده بود… به این خاطر با ناراحتی تمام در حضور حضرت گفتم: لعنت به امروز، عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!!
امام هادی(ع) فرموند:
ای حسن، این چه سخنی است که میگویی! با اینکه تو با ما هستی،گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی!(روزگار چه گناهی دارد…)ای حسن روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست مجازات میشوید (و گاهی امتحان میشوید)،به ایام بدبین شده و به روز بد و بیراه میگویید! گفتم: ای پسر رسول خدا، برای همیشه توبه میکنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمیدهم.
امام علیه السلام فرموند:
_ ای حسن، به طور یقین خداوند متعال(در ازای کارها) پاداش میدهدو عقاب می کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات می کند…
بحارالانوار،ج 56،ص2
درست نیست که انسان به جای بررسی عوامل شکست و پیروزی خود، گناه همه شکستها را به گردن شومی ایام اندازد، بیتردید چنین کاری جز فرار از حقیقت و تبیین خرافی حوادث زندگی نیست.
اما درباره ماه صفر باید گفت: چون در این ماه رحلت پیامبر اکرم(ص) و چند تن از امامان معصوم(ع) اتفاق افتاده است، در روایات آمده که برای دفع آفات و بلایای این ماه، بسیار صدقه دهند، نه از آن جهت که به آن معنا نحس باشد، بلکه به خاطر از دست دادن پیامبر(ص) برای مردم روزهای خوبی نیست.